یازده ماهگی
پسرم دیگه آقا شده...
دوتا دندونای بالایی در اومد...
تونست روپای خودش بایسته...
تونست تو سوتش فوت کنه و صداشو دربیاره...
با اسباب بازیهاش ساعتها مشغول بازی میشه...
عاشق اینه که روسری یا چادر رو سرش بندازه و دالی کنه...
از کفش بدش میاد ...
آب بازی و خیلی دوست داره...
با مامان و بابا سر سفره میشینه...
به دایی هاش مخصوصاٌ دایی علی ارادت خاصی داره و همش در حال دایی گفتنه...
اینم از عکسای شاخ شمشاد...
در حال فضولی...
از خستگی نشسته خوابش برد
گل پسر بعد از حمام
پارک
برعکس سرسره رو داری میری بالا
شمال عید فطر 93
تو استخر بادی کیف میکردی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی